من ،
انبوهي از اين بعدازظهرهاي جمعه را
بياد دارم كه در غروب آنها
در خيابان
از تنهايي گريستيم ...
ما نه آواره بوديم، نه غريب،
اما
اين بعدازظهر هاي جمعه پايان و تمامي نداشت!
مي گفتند از كودكي به ما
كه زمان باز نمي گردد،
اما نمي دانم چرا
اين بعد از ظهر هاي جمعه باز مي گشتند!!!
7 امتیاز + /
0 امتیاز - 1393/01/08 - 22:20